به سلامتی مادر و همیشه و همیشه فقط مادر …

حرفای دل یه سنگ به دخترک

دخترک : سلام ...میدونم نباید انتظار داشته باشم جواب سلاممو بدی ولی میخوام بدونم :

تو از چی ناراحت میشی ؟

چی دلتو میشکنه؟

چی دلتو میزنه؟

چی حوصلتو سر میبره؟

کی باهات حرف میزنه؟

حتی همنوع خودتم باهات حرف نمیزنه حتی تو هم با اون حرف نمیزنی ....

آخه این چه زندگی ای شد ؟؟؟زندگی بدون همزبون ؟بدون رفیق؟ بدون عشق؟

ناگهان سنگ در مقابل کلمه ی عشق واکنش نشان میدهد و خرد میشود ....

دخترک با ترس قدم به عقب بر میدارد: خیلی خب ....خیلی خب ....نه ...نه ...نگو ...غ...غ...غلط کردم

ببخشید....اصلا به من چه تو یه سنگی من یه آدم....

سنگ: نه تو چیز بدی نگفتی ...خرد شدن من به خاطر این بود که گفتی سنگا عاشق نمیشن باور کن

اونام عاشق میشن حرفای تو باعث زنده شدن یه عشق کهنه تو دلم شد باعث شد به یاد همون سنگی

که حدود ?? سال پیش یعنی وقتی خود تو به دنیا اومدی بیفتم همونی که قرار بود همیشه همزبون هم

باشیم اما....اما...اون طوفان لعنتی باعث شد اون به وسط دریا بره و من بین یه تیکه سنگ گنده گیر

کنم و از هم جدا بشیم ..........................

دخترک متاثر به سنگ نگاه میکنه :خوشگل بود؟؟؟؟

سنگ:شاید به نظر شما ها زشت بود و گوشه های تیزش آزاردهنده اما من دوسش داشتم و زیبا

میدیدمش ...

دخترک :خیلی دوسش داشتی؟؟؟یعنی چی؟

سنگ:آره بیشتر از اونی که فکرشو بکنی....

دخترک:به خاطر همین تا من گفتم عشق خرد شدی؟؟؟؟دلم شکست

سنگ :آره-امروز تو بغض ?? سالمو ترکونی و باعث شدی من سبک بشم....

دخترک تیکه های سنگ رو روی کف دستش میذاره و از دریا دورش میکنه تا دیگه خاطره تلخ اون

سنگ براش زنده نشه.... .ترسیدم



[ سه شنبه 90/4/7 ] [ 10:41 عصر ] [ آفریده ]

نظر

مواظب باشید عشق چشماتونو کور نکنه!

سلللام دوست موستا ا خودم خوفی؟

**توجه **

امدم با یه مطلب برای عاشقا آی آهای عاشقا مواظب چشماتون باشین که این عشق کورتون نوکینه!


مواظب باشید عشق چشماتونو کور نکنه! گیج شدم
آهو خیلی خوشگل بود. یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟

آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.
پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد.
شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.
حاکم پرسید: علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: آبروم پیش همه رفته, همه میگن شوهرم حماله.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: مشکل مسکن دارم, خونه ام عین طویله است.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: اعصابم را خورد کرده, هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه.
حاکم پرسید: دیگه چی؟
آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: از من خوشش نمی آد, همه اش میگه لاغر مردنی, تو مثل مانکن ها می مونی.
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟
الاغ گفت: آره.
حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟
الاغ گفت: واسه اینکه من خرم.
حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چی کارش میشه کرد. قاط زدم
نتیجه گیری اخلاقی: در انتخاب همسر دقت کنید.
نتیجه گیری عاشقانه: مواظب باشید وقتی عاشق موجودی می شوید عشق چشم هایتان را کور نکند.



[ پنج شنبه 90/4/2 ] [ 10:56 عصر ] [ آفریده ]

نظر

کل کل دو شاعر در مورد دختر و پسر !

 وای چی بگم از این دو شاعر چه به ضد هم میگن

خانم ناهید نوری :
به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید

************


پاسخ دندان شکن از نادر جدیدی :
به نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسنالخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیباییام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونهام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بیریا آفرید / جدا از حسادت و بیخشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تکدرخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مهجبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایشات / نشسته مداوم تو را در کمین



[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 6:14 عصر ] [ آفریده ]

نظر

امان از دست این آقایون!!!

یه شب خانم خونه، به خونه بر نمی گرده و تا صبح، پیداش نمی شه! صبح بر می گرده خونه و به شوهرش میگه که دیشب مجبور شده خونه یکی از دوستهای صمیمیش (مونث) بمونه.

شوهر تلفن رو بر میداره و به ?? تا از صمیمی ترین دوستهای زنش زنگ میزنه ولی هیچکدومشون حرف خانم خونه رو تایید نمیکنن!

بعد مدتی یه شب آقای خونه تا صبح برنمیگرده خونه. صبح وقتی میاد به زنش میگه که دیشب مجبور شده خونه یکی از دوستهای صمیمیش (مذکر) بمونه.
ایندفعه خانم خونه تلفن رو بر میداره به ?? تا از صمیمی ترین دوستهای شوهرش زنگ میزنه: ?? تاشون تایید میکنن که آقا تمام شب رو خونه اونا مونده! ? تای دیگه حتی میگن که آقا هنوزم خونه اونا پیش اوناست!!!



[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 12:29 عصر ] [ آفریده ]

نظر

آفریده

اول سلام.مؤدب

دوم خوبین خوشین؟تبسم

آفریده هستم تازه به جمع دوستان گل وبلاگ پیوستم!بلبلبلو

اول جا داره که ولادت با سعادت حضرت امام علی (ع) و روز پدر را به همه دوستان گلم تبرک بگم و جای تشکر داره از تمامی پدران گل و مهربانمان که خیلی برمون زحمت کشیدن تشکر کنم .گل تقدیم شما

 

پدر ای چراغ خونه! مرد دریا، مرد بارون

با تو زندگی یه باغه، بی تو سرده مثل زندون

هر چی دارم از تو دارم ، تو بهار آرزوها

هنوزم اگه نگیری، دستامو می افتم از پا

*********

وز تولد حضرت علی تنها روز پدر نیست ...

روز بزرگداشت مقام مردانگی و انسانیته ...

و اون گنجی یه که هر کسی نمی تونه دارای اون باشه ...

روز موجودی با محبت به نام پدر ..

**پدر عزیزم روزت مبارک**



[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 11:30 صبح ] [ آفریده ]

نظر